خبرگزاري امدادگران
بی حیاترین مدیران ارشد تاریخ نظام جمهوری اسلامی

اگر یادتان باشد چندی پیش جمع کثیری از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طی نامه به مقام معظم رهبری از آقایان سید رضا نیری وعسکراولادی تشکر کرده و ضمن تقدیر از این حضرات بعنوان قدیمی ترین مدیران ارشد نظام از مقام معظم رهبری خواستند که استقلال کمیته امداد را محفوظ نگاه دارد.
در فقه شیعه و در حکومت نظام مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی (در چارچوبهایی )حتی می توان از رهبری هم انتقاد کرد پس دیگر چرا نشود از افرادی مثل این آقایان که به هر حال جزو السابقون هم هستند انتقاد کرد؟ آیا این اقایان بیشتر از طلحه و زبیر برای اسلام زحمت و رنج کشیده اند؟ چرا این فرصت را به هیچ کسی نمی دهند که عملکرد ایشان را نقادی نماید و فقط راضی به خرج کردن از رهبری هستند؟ اینها بدبختی های ما در این نظام است که بقای مدیران اینچنینی به دید مثبت نگریسته می شود . بر اساس کدام سیستم و استاندارد و اشل مدیریتی در دنیا باید مدیران حدود سه دهه بر مسندی تکیه کرده و آنرا رها نکنند؟
اینها بی حیاترین و پرروترین و بی چشم و رو ترین مدیرانی هستند که تاریخ نظام بخود دیده است چرا که با تکیه کردن به سابقه و نفوذ خودشان اریکه قدرت را در دست گرفته و با ایجاد یک امپراطوری گسترده در سطح داخل و خارج کشور گوی سبقت را از هر طاغوتی ربوده اند و با گماردن افراد خانواده و خاندان و دوستان حزبی و افراد داخل لابی خود و ساخت و ساز ساختمانهای آنچنانی اداری و غیر اداری و ویلاهای لب دریا و دور از دریا چنان روی اشرافی گری را سفید کردند که باید بر خاندان شاه معدوم صد رحمت فرستاد . چرا باید در قانون اساسی دارائی وزیر و رئیس جمهورو رهبر و همسر و فرزندان آنها قبل و بعد از مسئولیت توسط رئیس قوه قضائیه کــــنترل گــــــــــــــردد(اصل 142قانون اساسی ) تا برخلاف روال معمول افزایش نیافته باشد ولی هیچ کنترلی بر روی مسئولین و سازمانهای زیر نظر رهبری وجود ندارد و در هیچ کجا دارائی این افراد کنترل نمی شود که مصداق بارز این مثال مسئولین کمیته امداد هستند.
این افراد وقت و امکانات این سازمان را صرف امور بیهوده و عبث می کنند و نسبت به بکار گیری دانش های روز بی تفاوت هستند . نظام سخت افزاری در کمیته امداد از شدیدا" ازفقدان مدیریت سالم و توانمند وجنبه های نرم افزاری رنج می برد. این افراد نسبت به شناخت تشکیلات دارای سلامت و انعطاف ادراکی نیستند و توانائی حل مسائل مدیریتی این سازمان را ندارند . بخشهای مختلف این سازمان با هم هماهنگی لازم را نداشته و اصطلاحا" با هم "مچ " نیستند. وقت کارکنان عموما" با اموری عبث و احمقانه مشغول می گردد که نتیجتا" پاسخگوئی و دلجوئی از مددجویان را دچار مشکل می کند. رسیدگی به امور کارکنان با جدیت صورت نمی گیرد و نوع نگاه به کارکنان نگاه سرمایه ای نبوده بلکه در بینش این آقایان کارکنان به منزله هزینه و پرت تلقی می گردند . جانماز آب کشیدن و سوء استفاده از الفاظی مثل ولایت و... الی ماشااله دراین تشکیلات خریدار دارد. درروال اداری این تشکیلات , سنت حسینقلی خانی موج می زند و دیدگاه متحول کردن و بروز کردن امور, محلی برای بحث ندارد. هیچ تریبون و مکانی جهت انتقاد و نقد عملکرد مسئولین آن تاکنون وجود نداشته است . اکثر تصمیمات غلط مدیران این تشکیلات با اتلاف منابع وخسارتهای زیادی همراه بوده است . سنت موعظه گری و خطابه بر مدیران این تشکیلات نسبت به کارکنان وجود دارد در حالی که اکثر این افراد شایستگی الگو شدن را ندارند. مدیران منصوب توسط این حضرات سالهاست که بر مدیرتهای دفتر مرکزی و استانها تکیه داشته و باعث جلوگیری از هر گونه پیشرفت در کارکنان و سازمان می گردند. دخل و خرج مجتمع اقتصادی کمیته امداد در هیچ کجا انعکاسی ندارد و...
پس یهتر است که اقایان خودشان کار را به نسل بعدی بسپارند و التماس دعا را زودتر بگیرند.
نظرات (0)

Post a Comment


ليست وبلاگهاي به روز شده
.::Dadkhahi::.
منو
امکانات
لينکها در صفحه جديد
تشکر






Powered by WebGozar

You will be redirected to the script in

seconds